شنبه, ۲۵ مهر ۱۳۹۴، ۰۹:۰۲ ب.ظ
استکبارستیزی
استکبارستیزی مهمترین درس عاشورا
یکی از ویژگیهای بارز حکومتهای توحیدی فعالیتهای ضداستکباری آنهاست.تمامی انبیای عظام و معصومین(علیهمالسلام)در تقابل با روحیه برتریطلبی حکام جابر از خود واکنش نشان داده و سر تسلیم فرود نیاوردهاند؛بهترین نمونه آن واقعه تاریخی کربلا و نهضت عاشوراست.نهضت حسینی و حرکت تاریخساز سیدالشهداء(ع) نقطه عطفی است که با محوریت واقعه تلخ عاشورا،آغازگر تحولات عظیمی در تفکر جامعه مسلمانان شد.حجم حوادث و اتفاقات در فاصله زمانی محدود این واقعه آنقدر بزرگ و از جهات مختلف قابل توجه است که همواره می تواند به مثابه الگویی بیبدیل در طول دهه ها و سده های پس از خود،جریانی هویتبخش،زنده و حیاتی برای انسانهای آزاده جهان باشد.حال پس از گذشت سالها از این ماجرا آنچه امروز برای ما مهم و اساسی است،درسها و عبرتهای عاشورا در عرصه رفتار و تحولات سیاسی-اجتماعی است.یکی از مهمترین درسها و عبرتهای قیام امام حسین(ع)مبارزه با ظلم و استکبارستیزی بود.قیام امام حسین(ع)که به شهادت مظلومانهاش در سرزمین کربلا منجر شدبا هدف مبارزه با ظلم و ستم،آزاد زیستن، سر تعظیم فرود نیاوردن مقابل دشمن و شناخت درست دشمن و خلاصه کلام؛استکبار وقت بود.قیام امام حسین و واقعه جانکاه کربلا به ملتهای آزاده جهان آموخت که هرگز نباید از ظالمان ترسید،بلکه باید با توکل به خدا در مقابل ظالمان ایستاد.خداوند نیز در قرآن کریم پیروزی را پاداش ایستادگی در مقابل ظالمان میداند. در اصطلاح اسلامی و توحیدی،استکبار گناهی مترادف با شرک است و منشأ ظلم و فساد طغیان در برابر خدا و خلق خدا به شمار میآید.از دیدگاه فرهنگ سیاسى اسلام؛استکبار نوعى سلطهگرى،سلطه جویى،استعمار؛بهرهکشى فرهنگى،سیاسى؛اقتصادى از سوی اقلیتی زورگو و منفعتطلب بر تودهاى عظیم و محروم است.در این وضعیت اول باید دشمن و سیاستهای آن را شناخت؛چرا که دشمن شناسی و استکبارستیزی لازم و ملزوم یکدیگرند؛تا دشمن شناخته نشود و زوایای فکری او کشف نشود،مبارزهای هم پدید نخواهد آمد.حال در فرایند چندین ساله، انقلاب اسلامی ایران الگوی حیاتبخش نهضتها و انقلابهای مردم کشورهای مسلمان علیه ظلم و ستم مستکبران بوده که این خطمشی برگرفته از نهضت عاشورای امام حسین(ع)است.عاشورا تنها یک رویداد تاریخی نیست که به یک زمان خاص مختص باشد،بلکه نسخه و نقشه راهی برای ملتها در تمامی زمانها برای ایستادگی در مقابل ظلم و ستم است که هرکس براساس این الگو عمل کند و در مقابل ظالمان بایستد،قطعاً به پیروزی دست خواهد یافت.امروز پس از مذاکرات و توافق هستهای،تلاش یک عده برمحور تقدسزدایی از ارزشها،به ویژه مخدوش کردن روحیه استکبارستیزی ملت است،اما نباید اقدام دیپلماسی و مذاکره صرفاً به حل پرونده هستهای منحصر شده به منزله پایان استکبارستیزی تلقی شود؛چرا که سیاستهای نظام در استفاده از ابزار مذاکره ،برای اتمام حجت و احیای حقوق ملت و به نوعی نهیب بر مستکبران است.در این موقعیت زمانی نباید روحیه استکبارستیزی که نشأت گرفته از ذات انقلاب و یکی از افتخارات ملت ما که پرچمدار مبارزه با استکبار جهانی است،تضعیف شود.تنها با حفظ و تقویت چنین روحیهای میتوان نقشههای شوم استکبار علیه نظام اسلامی را خنثی و راه نفوذ با این عمل انقلابی را سد کرد.
علی قاسمی
۹۴/۰۷/۲۵